تاملی در خصوص رابطه دین و تکنولوژی

متن حاضر سخنرانی مصطفی تقوی در همایش «فرهنگ و تکنولوژی» است که چندی پیش در دانشگاه شریف برگزار گردید. «مصطفی تقوی» عضو هیات علمی گروه فلسفه علم این دانشگاه در باب «تاملی در خصوص رابطه دین و تکنولوژی» به سخن پرداخت و چالش‎های این بحث را بیان نمود که در ادامه مشروح این سخنان می‎آید:

dr.taghavi-300x180

  • عدم توجه به هنجارهای اجتماعی در توسعه تکنولوژی در کشور

او گفت: ما تکنولوژی را تا حدودی توسعه دادیم اما آن‎گونه که بایسته و شایسته بود، ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی را در آن لحاظ نکردیم؛ این یک واقعیت است. اگر قرار باشد که ما یک نگاه بومی و تکنولوژی داشته باشیم و ساختارها و هنجارهای اجتماعی خود را در این موضوع لحاظ کنیم، قطعا دین در این میدان، نقش بسیار اساسی ایفا خواهد کرد. زیرا جامعه‎ی ما، جامعه‎ای است که از هنجارهای دینی سخت تاثیر پذیرفته است. ولی معنایش این نیست که لزوما جامعه، یک جامعه‎ی دینی است. و اگر قرار باشد ما چشم‎اندازی مبتنی بر آموزه‎های دینی برای جامعه‎ی خودمان درنظر بگیریم، در جهان مدرنی که مبتنی بر تکنولوژی و علم مدرن است، ناگزیر هستیم که به دین توجه کنیم و نسبت این مقوله‎ها -علم و تکنولوژی- و زمینه‎ی وابسته را با دین در نظر بگیریم.

وی ادامه داد؛ یک شاهد کافی است که این ادعا را تا حدی توجیه کند. و آن این است که ما تنها ۱۰ سال است که رشته‎ای به نام «سیاست و تکنولوژی» را در کشور مورد توجه قرار داده‎ایم؛ همین یک نکته نشانه‎ی عمق فاجعه است. در دانشگاه‎های کشور تنها در این دهه‎ی اخیر است که به بحث سیاست و تکنولوژی پرداخته شده است، ولی آیا واقعا آن‎گونه که شایسته و بایسته‎ی این رشته است، برای آن طراحی و برنامه‎ریزی شده است؟ درس‎هایی که در این رشته در حال تدریس است آیا واقعا متناسب با وضعیت این کشور است یا خیر؟ البته شواهد متعددی وجود دارد اما به خاطر کوتاهی وقت ناگزیر از آن‎ها می‎گذرم.

عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی‎شریف در ادامه افزود؛ اساس بحث من این است که تکنولوژی‎ای که به زعم بسیاری به لحاظ فرهنگی خنثی است، و خیلی از کسانی که تکنولوژیست هستند یا حتا کسانی که سازنده تکنولوژی هستند متوجه‎ی این مقولات نیستند که تکنولوژی تحت‎تاثیر مبانی شناختی و مبانی هنجاری قرار می‎گیرد. در واقع در سه مقام تکنولوژی تحت‎تاثیر مبانی شناختی و هنجاری قرار می‎گیرد.

  • تاثیرپذیری تکنولوژی از مبانی شناختی و هنجاری

این محقق به توضیح این مقام‎ها پرداخت و گفت: مقام اول آن‎جایی است که تکنولوژیست یا مهندس، طبیعت غنی و پیچیده را مورد ملاحظه و پژوهش قرار می‎دهد، و از درون آن یک سلسله قوای علّی بیرون می‎کشد. و با توجه به این‎که هستی امری است غنی و پیچیده، این رویارویی در واقع مهندس با طبیعت پیچیده و غنی، متاثر از هنجارها و مبانی شناختی است. یعنی مهندس در حال گزینش کردن است.

درست است که مهندس کافر باشد یا مسلمان، تاثیری در قوای علّیه طبیعت ندارد، سیب‎زمینی، سیب‎زمینی است چه یک مسلمان بخورد و چه آن را یک کافر بخورد. اما ما در بحث تکنولوژی با یک واقعیت پیچیده مواجه هستیم که مهندس در رویارویی با طبیعت، قوای علّیه خاصی را از آن بیرون می‎کشد، این در واقع یعنی گزینشی عمل کردن تحت‎تاثیر هنجارهای وی.

وی در این باره ادامه داد؛ این سخن را در چنین عصری چه‎گونه باید دریافت؟ پاسخ این است که بدون مطالعات تمدنی، فهم این سخن بسیار بسیار دشوار است. اگر ما مطالعات تمدنی داشته باشیم، اگر تمدن‎های قدیم و نیز گوناگون را ملاحظه کنیم، متوجه می‎شویم که در هر تمدنی، نحوه‎ی مواجهه‎ی خاصی با طبیعت داشتند. مثال‎هایی هم در این زمینه می‎توان، زد. به طور مثال در طب ایرانی، طب چینی، یا در طبی که حدود ۱۸۰ سال پیش در آلمان شکل گرفت، شما می‎بینید که آن‎ها با تن و روح آدمی، نحوه‎ی مواجهه‎ی گوناگونی داشته‎اند؛ و طب‎ها و روش‎های گوناگون به وجود آمده است. همین مثال طب، آن صحبت اولیه‎ی ما را توجیه می‎کند؛ این‎که با واقعیت پیچیده و عمیق به انحای مختلف می‎شود مواجهه‎ داشت. و این انواع مختلف مواجهه، تحت‎تاثیر مبانی شناختی و هنجاری ما است.

مقام دومی که مبانی شناختی و هنجاری که در تکنولوژی تاثیر دارد، مقام طراحی است. آن‎جایی که ما از دل طبیعت، این قوا را بیرون کشیده‎ایم، قوای علّی که در الکتریسیته و چوب است و نیز در انواع موادی که وجود دارد، و حالا می‎خواهیم آن‎ها را به هم وصل کنیم. در مقام طراحی ما دوباره تحت‏تاثیر مبانی شناختی و هنجاری قرار می‎گیریم.

در واقع طراحی حساس به ارزش‎ها و هنجارها است. مثال‎های ساده و روزمره، ابزارهای کار است که برخی از فلاسفه تکنولوژی از این مثال‎ها فراوان در کتاب‎های خود دارند. مثلا ما هیچ‎گاه ابزارهای کار را متناسب با اندام کودکان نساخته‎ایم. چرا؟ چون یک هنجارهایی را قبول کرده‎ایم، کودک نباید کار کند، کودک باید تفریح و تحصیل کند. و کودک باید فرصت داشته باشد که خطا کند و ما نباید او را مجبور کنیم که کار کند. همین هنجار باعث شده که ما ابزار کار کودک نداشته باشیم. از این نوع مثال‎ها زیاد است و به علت کوتاهی زمان، شما را به کتاب‎های فلسفه تکنولوژی ارجاع می‎دهم.

پس مقام دومی که در تکنولوژی می‎توان ادعا کرد که تحت‎تاثیر مبانی شناختی و هنجاری قرار می‎گیرد، مقام طراحی است.

سپس وی به مقام سوم از مبانی شناختی-هنجاری اشاره کرد و گفت: و سومین مقامی که تکنولوژی تحت‎تاثیر مبانی شناختی و هنجاری قرار می‎گیرد، سیستم‎های اجتماعی-تکنولوژی است. ما باید توجه داشته باشیم، مصنوعات تکنیکی مثل میکروفن، علاوه بر ماهیت فیزیکی، حائز یک ماهیت اجتماعی نیز است. یعنی علاوه بر این‎که از یک قوانین فیزیکی تبعیت می‎کنند و این قدرت و توانای را به دست آورده‎اند، حائز یک ابعاد اجتماعی نیز هستند.

مثال دیگری از هواپیما بزنم، شما اگر سیستم اجتماعی لازم را برای شرکت‎های هواپیمایی مهیا نکنید، عملا این سخت‎ابزار برای شما مفید نخواهد بود؛ نه تنها مفید نخواهد بود بلکه ممکن است منجر به فاجعه نیز بشود. شما باید برای مسافران خود یک آموزش کوتاه چند دقیقه‎ای داشته باشید، نیروهایی که در برج مراقبت در حال کار هستند، باید آموزش خاص و ویژه دیده باشند؛ حتا شما باید آن‎ها را مدیریت روانی و خانوادگی کنید و مواردی از این قبیل. اپراتورها و کاربران متعددی وجود دارند که با وسیله‎ای به نام هواپیما در حال تعامل هستند، و این مجموعه اگر نادیده انگاشته شود، فاجعه پیش خواهد آمد.

یک مثال بومی بزنم، دریاچه‎ی ارومیه، مصداق بارزی از فاجعه‎ی تکنیکی است؛ که ملاحظه‎ی سیستمی، یعنی سیستم اجتماعی-تکنیکی لازم را برای آن نداشتیم. زیرا برای سدسازی‎های متعددی که در منطقه انجام گرفته است، این ملاحظات نادیده انگاشته شده است. حتا جالب است بدانید که کشاورزانی که در همان منطقه در حال زندگی هستند و تعصب دریاچه‎ی ارومیه را دارند، نوع کشاورزی‎شان به دریاچه‎ی ارومیه صدمه می‎زند. از آن‎جایی که ما ابعاد اجتماعیِ مصنوعاتی که می‎سازیم، نادیده می‎گیریم، دچار این مشکلات فاجعه‎بار می‌‎شویم.

 

  • تاثیر مصنوعات بشری از ارزش‎ها و هنجارهای اجتماعی

تقوی بحث خود را این گونه ادامه داد؛ در این سیستم‎های اجتماعی-تکنیکی حرف اول را هنجارها و ارزش‎ها می‎زنند، و نیروهای انسانی که در این سیستم‎ها قرار می‎گیرند، متناسب با آن هنجارها رفتار خود را تنظیم می‎کنند.

خلاصه‎ی بحث این است؛ تکنولوژی در سه مقام تحت‎تاثیر موارد شناختی-هنجاری است. مقام اول، آن‎جایی است که مهندس نیروها و قوایی را از واقعیت پیچیده و غنی بیرون می‎کشد. مقام دوم، مقام طراحی است. و مقام سوم، مقامی است که افراد، سیستم اجتماعی-تکنیکی را طراحی و تاسیس می‎کنند.

  • نظام تکنیکی تجلی‎گاه ارزش‎های سرمایه‎داری

استاد دانشگاه صنعتی‎شریف ادامه داد؛ بر اساس این شیوه‎ی تفکر، برخی از فلاسفه تکنولوژیست معتقدند که نظام تکنیکی امروز، تجلی‎گاه ارزش‎های سرمایه‎داری است. شواهد متعددی نیز برای آن ارائه می‎کنند که ارزش‎های سرمایه‎داری مبنا قرار گرفته است، و یک نظام تکنیکی را به وجود آورده است که ما در حال حاضر در آن زندگی می‎کنیم.

اگر این سخن درست است و حتا اگر نه به طور کامل بلکه تا حدودی درست باشد، در واقع بهره‎ای جدی از حقیقت دارد. قطعا فعالیت‎های تکنیکی زیادی در جهان وجود دارد که می‎توان از آن‎ها مثال‎های متعددی زد، این‎که بسیاری از عملکردها مبنی بر ارزش‎های سرمایه‎داری در حال اتفاق افتادن است. اگر چنین چیزی درست است، شما می‎توانید نظام تکنیکی متاثر از ارزش‎های دینی داشته باشید. یعنی در مقام اول، در گزینش قوای علّی که از واقعیت پیچیده و غنی بیرون کشیده می‎شود، متاثر از هنجارهای دینی باشد.

در مقام دوم و مقام طراحی نیز دین اجازه نخواهد داد که خیلی از طراحی‎ها رخ دهد، مثل بمب اتم، مثل اتاقکی که در آن انسان خفه می‏کنند. و در عین حال تشویق خواهد کرد، بعضی از طراحی‎ها بیش‎تر و بهتر انجام شود.

در مقام سوم یعنی در شکل‎گیری سیستم‎های اجتماعی-تکنیکی، باید گفت، اگر سیستم‎های اجتماعی-تکنیکی مشهود از هنجارهای اجتماعی هستند، قطعا می‎تواند با آن‎ها موافق یا مخالف باشد.

او تاکید کرد؛ اما یک نکته وجود دارد، اگر نظام تکنیکی امروز متاثر از ارزش‎های سرمایه‎داری است، اگر برخی از فلاسفه‎ی تکنولوژی پیشنهاد دادند که بیایید یک نظام تکنیکی متعارف مثلا بر اساس ارزش‎های دمکراتیک کاری نداریم که محتوای این ارزش‎های دمکراتیک چه می‎خواهد باشد- داشته باشیم، پس ما نیز می‎توانیم صحبت از نظام تکنیکی متاثر از دین کنیم.

 

  • نظام تکنیکی-دینی

اما چند نکته در این خصوص وجود دارد که اگر واقعا به آن‎ها اشاره نکنیم، حق مطلب را ادا نکرده‎ایم. یکی از نکات این است که در بحث دینیگرایی باید بین سه مقام، تفکیک قائل شویم؛ یکی مقام دفاع فلسفی از امکان‎پذیری نظام تکنیکی بیرونی؛ در مقام دوم پا را از استدلال‎های فلسفی فراتر بگذاریم، و صحبت از موردکاویی‎های گوناگون تاریخی و هم‎چنین امروزین داشته باشیم. و دیگر این‎که در مقام دوم پا را فراتر از تامل فلسفی بگذاریم و به عمل نزدیک‎تر ‎شویم، و حرف‎های ملموس و مشخص‎تر زده شود.

اما مقام سوم، مقامی است که در نظام تکنیکی دینی است و بر اساس نظام تکنیکی دینی آن را باید به وجود آوریم. و این کار مشخص نیست، چندسال طول می‎کشد، یکصد سال یا بیش‎تر.

  • تحول در آموزش مهندسی

مصطفی تقوایی در ادامه بر تحول در نظام آموزشی مهندسی تاکید کرد و گفت: نظام تکنیکی تجلی مادی و تجلی اجتماعی دارد. این نکته، نکته‎ی خیلی مهمی است. و بارها در جاهای مختلف گفته‎ام که آموزش مهندسی باید متحول شود. در حال حاضر در آموزش مهندسی ما، برای مهندس ما این چیزها قابل درک نیست، و دانشجوی مهندسی خیلی با این مطالب ارتباط برقرار نمی‎کند، برای همین است که فاجعه‎ی ارومیه رخ می‎دهد. علت آن این است که چشم خود را می‎بندیم و یک سری تکنولوژی‎هایی در جامعه‎مان رخ می‎دهد که بعدا خود ما را گرفتار می‎کند. و در انتها نیز نمی‎دانیم چه‎گونه باید آن‎ها را حل و فصل کنیم. زیرا مهندس ما نگرش فلسفی و اجتماعی ندارد. تحول در نظام آموزش مهندسی، کار پیچیده‎ای و سختی نیست. اگر مهندس ما به این نکات دقت داشته باشد، واقعا به نتیجه رسیده‎ایم.

او گفت: در مورد تجلی مادی، یک مثال خیلی ساده بزنم، ساخت مترو؛ برای ساخت این وسیله‎ی حمل و نقل عمومی، یک مهندسی پیچیده می‎خواهد تا به عنوان یک وسیله‎ی تکنولوژیکی، برای جابه‎جایی افراد ساخته شود. اگر شما همه‎ی انسان‎ها را برای استفاده از این وسیله‎ی حمل و نقل در نظر نگیرید – منظور معلولین و کسانی که نقض عضوی دارند، در کنار انسان‎های سالم- در واقع لحاظ نکرده‎اید که همه‎ی افراد باید بتوانند از این تکنولوژی خیلی راحت استفاده کنند. این یعنی هنجارهای ما در تکنیک تجلی مادی پیدا می‎کند. و این نکته، نکته‎ی بسیار اساسی است.

باید دقت داشته باشیم، ماده‎ای که مصنوع است حساس بر ارزش‎ها نیز هستند، و تجلی اجتماعی پیدا می‎کند. یعنی یک مهندس باید توجه داشته باشد در چه Context و زمینه‎ای، با کدام ارزش‎ها و آیین‎ها و با ملاحظه‎ی کدام هنجارها در حال ساخت است؛ که در این‎باره نیز مثال‎ها فراوان است.

منظور این است که تجلی کامل ارزش‎های دینی در تکنیک‎ها‎ ممکن است ۲۰۰ سال یا ۳۰۰ سال طول بکشد. و این نکته‎ای است که ما باید به آن توجه داشته باشیم. چرا؟ برای این‎که ما بحث دینی‎گرایی را ضایع نکنیم یا با تحقیقات ناسور، آن را به بحث‎های ساده‎ی فلسفی تقلیل ندهیم. عمده کار انضمامی شدن مبانی شناختی-هنجاری دینی در عرصه‎ی عمل است. عمده‎ی کار این است که ممکن است چندین صدسال به طول بانجامد.

 

  • برای عمل احتیاج به بحث‎های پر طمطراق نیست

سپس مصطفی تقوی جوانان را مخاطبان خود قرار داد و گفت: از دوستان جوان خواهش می‎کنم که به این نکته توجه داشته باشند که مشکلات بزرگی در جامعه‎ی ما وجود دارد که شما می‎توانید با قواعد ساده، و با یاد دادن و یادگیری مهارت‎های ساده، آن‎ها را حل و فصل کنید. جامعه‎ی ما گرفتارهای زیاد دارد. جامعه‎ای که این‎گونه گرفتار است، بیچارگی‎های متعددی دارد، حالا اگر یک پز فلسفی هم بدهد که ما به دنبال نظام تکنیکی دینی هستیم، کمی وضعیت پیچیده‎تر می‎شود.

منظور این نیست که این‎گونه بحث‎ها را نداشته باشیم، بلکه منظورم این نیست که این بحث‎ها فایده‎ی عملی ندارد. بی‎تردید در جوامع اسلامی برخی گره‎های مهمی وجود دارد که با دینی‎گرایی حل خواهد شد، در این شکی نیست. ولی متوجه باشیم و فراموش نکنیم این بحث‎های پیش پا افتاده را، بیایید آن‎ها را دوباره با دقت بیش‎تر ببینیم. جامعه‎ی ما گرفتار مشکلاتی است که خیلی از آن‎ها با به کار بردن قواعد ساده حل می‎شود، لازم نیست وارد بحث‎های سنگین شد. بلکه با مهارت‎های ساده، با رعایت هنجارهای بسیار آسان که همه می‎دانیم، قابل حل است. اگر قرار است که دین‎گرایی کنیم، اگرقرار است تحولی مبتنی بر دین داشته باشیم، از گام‎های ساده شروع می‎شود. همین الان همه‎ی ما در اداره‎جات و مراکز دانشگاهی که در حال فعالیت هستیم، بسیاری از مشکلات با رعایت قواعد ساده حل و فصل می‎شود. درگیر بحث‎های پیچیده‎ی فلسفه، خود را نباید کرد، زیرا ما را از راه حل‎های بسیار ساده و پیش‎ افتاده غافل می‎کند.

همین امروز یکی از دوستان و یکی از دانشجویان دکترا در مورد استاد راهنمای پایان‎نامه‎اش گفت، که هر زمان برای راهنمایی پیش استاد می‎رود، به نتیجه نمی‎رسد. وقتی یک استاد ۱۸ تا پایان‎نامه‎ی دکتری دارد و چندین جا مسئولیت قبول کرده است، چه‎گونه می‎تواند این دانشجو را کمک کند. این نوعی شهوت‎رانی است، این حقوق مردم را ضایع کردن است. همین قواعد ساده را رعایت کنیم خود به خود در مسیر مورد نظر وارد می‎شویم.

او گفت: من به بحث دینی‎گرایی معتقد هستم، و از ته دل به این موضوعات اعتقاد دارم، ولی زمانی که ما در کارهای خیلی ساده مانده‎ایم، همین دینی که مدام در حال تکرار هستیم، در ساده‎ترین موضوعات خود، آن را رعایت نمی‎کنیم و زیرپا می‎گذاریم، این چه شعار دینی‎گرایی است که سرمی‎‏دهیم. نظام تکنیکی دینی، علوم انسانی اجتماعی دینی، بله خوب است و به لحاظ فلسفی شدنی است و بنده نیز به آن‎ها معتقد هستم این‎که باید دنبال آن برویم و برای آن چشم‎انداز تعریف کنیم، ولی صحبت این است که، این چه‎گونه ممکن می‎شود وقتی ما در ساده‎ترین موارد، دین را زیرپا می‎گذاریم و آن را رعایت نمی‎کنیم. این درددلی بود که می‎خواستم داشته باشم و تصمیم دارم هر جا بروم آن را بیان کنم.

عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی‎شریف اشاره کرد؛ جایی برای سخنرانی دعوت شدم و از من خواستن که حرف‎هایی بزنم که برای مدعوین تکان‎دهنده باشد، گفتم: چرا؟ گفتند باید یک چیزی بگوییم که افراد خیلی تحت‎تاثیر قرار بگیرند، قولی دادم. و در جلسه گفتم از من خواسته شد که بحث‎های سنگین و پرطمطراق داشته باشم، ولی من می‎خواهم مشکلات سیاستی کشور را در ۱۳ سالی که درگیرش بودم را به زبان خیلی ساده بیان کنم. جالب بود که اساتید استقبال عجیبی از بحث کردند. و بارها و بارها بعد از آن جلسه، مراجعه کردند که این بحث‎ها را به انحای گوناگون در جاهای مختلف بیان کنم.

وی نیز افزود؛ زمانی یک کتاب با متن ساده‎ای‎ به دستم رسید هر چه می‎خواندم نمی‎فهمیدم؛ اما دوستانم متن را می‎فهمند. سوال برایم ایجاد شد. بعد متوجه شدم که من متن را با ذهن پیچیده می‎خوانم.

مصطفی تقوی در پایان گفت: بعضی از مسائل ما راه حلش، آسان‎‏تر از این حرف‎هایی است که بیان می‎شود. فقط باید نگاه خود را تغییر دهیم، سپس خواهیم دید که خیلی از مشکلات حل خواهد شد. با تمام این مباحث بنده به چشم‎انداز دینی‎گرایانه در توسعه علم و تکنولوژی اعتقاد دارم، ولی معتقدم باید به این مسائل که خیلی ساده به نظر می‎رسند نیز دقت و توجه داشت.

منبع: فرهنگ امروز/ فاطمه امیر احمدی