پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به همایش اخلاق علم و اخلاق حرفه ای در مکتب علامه طباطبایی (ره)

ما یک علم دینی داریم، یک تعلّم و تعلیم دینی داریم و یک فعل انسان که ممکن است دینی باشد، ممکن است غیر دینی؛ اما آن علمی که موضوعش فعل خداست، آن حتماً دینی است.

آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از پیام خود به این همایش در خصوص مجاهدتهای علمی علامه طباطبایی اظهار داشتند:
مرحوم علامه طباطبایی(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَی‏ عَلَیْه) در صدر و ذیل تفسیر گران‌سنگ المیزان سعی کردند، افعال الهی را خوب تبیین کنند، چه اینکه سعی کردند، أسمای الهی را تبیین کنند.

ایشان در این پیام در تبیین علم دینی ، اظهار داشتند: ممکن است چیزی تعلیمش واجب است، تعلّمش در شرع واجب باشد؛ ولی خود آن دینی نباشد، آزاد باشد؛ نظیر تعلیم برخی از زبان‌ها، تعلّم برخی از فرهنگ‌ها که انسان بر اساس روابط بین‌الملل به آنها نیازمند است، باید آنها را بداند، این زبان‌ها و فرهنگ‌ها تعلیم و تعلّمش لازم است؛ ولی هیچ کدام دینی نیستند، گرچه خلاف دین هم نیستند. آن علمی که موضوعش فعل انسان است، آن می‌تواند دینی باشد، می‌تواند غیر دینی باشد؛ مثل هنر نویسندگی، خوانندگی، گویندگی، نقاشی، مجسمه‌سازی، اگر مطابق با رهنمود دین باشد، می‌شود دینی، مطابق آن نباشد، غیر دینی است. بنابراین بین تعلیم و تعلّم که واجب است با خود علم که دینی باشد یا نه، فرق است، پس علمی که موضوعش فعل انسان است، حکمش روشن شد. تعلیم و تعلّم برخی از امور؛ مثل زبان و امثال زبان حکمش روشن شد که هیچ‌کدام از اینها ذاتاً دینی نیستند؛ اما آن علمی که درباره خدا، أسمای خدا، اوصاف خدا، افعال خدا، آثار خدا بحث می‌کند، چنین علمی دینی است. پس ما یک علم دینی داریم، یک تعلّم و تعلیم دینی داریم و یک فعل انسان که ممکن است دینی باشد، ممکن است غیر دینی؛ اما آن علمی که موضوعش فعل خداست، آن حتماً دینی است.

متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی‏ جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین‏ وَ الْأَئِمَّهِ الْهُدَاهِ الْمَهْدِیِّین وَ فَاطِمَهُ الزَّهْراء سَیِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ بِهِمْ نَتَوَلَّی‏ وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».

مقدم شما اساتید، محققان، فرهیختگان و دانشمندان گرانقدر را أرج می‌نهیم و از برگزار‌کنندگان این همایش وزینِ علمی، حق‌شناسی می‌کنیم و از همه کسانی که با ایراد مقال یا ارائه مقالت بر وزن علمی این نشست افزودند، سپاسگزاریم و ایام اربعین سالار شهیدان(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْه‏) را به پیشگاه ولی عصر تعزیت عرض می‌کنیم، از ذات أقدس الهی مسئلت می‌کنیم به برکت قرآن و عترت، نظام ما و فرهیختگان ما را حفظ کند و در إعلای کلمه دین بیش از پیش موفق بدارد!

ممکن است چیزی تعلیمش واجب است، تعلّمش در شرع واجب باشد؛ ولی خود آن دینی نباشد، آزاد باشد؛ نظیر تعلیم برخی از زبان‌ها، تعلّم برخی از فرهنگ‌ها که انسان بر اساس روابط بین‌الملل به آنها نیازمند است، باید آنها را بداند، این زبان‌ها و فرهنگ‌ها تعلیم و تعلّمش لازم است؛ ولی هیچ کدام دینی نیستند، گرچه خلاف دین هم نیستند. آن علمی که موضوعش فعل انسان است، آن می‌تواند دینی باشد، می‌تواند غیر دینی باشد؛ مثل هنر نویسندگی، خوانندگی، گویندگی، نقاشی، مجسمه‌سازی، اگر مطابق با رهنمود دین باشد، می‌شود دینی، مطابق آن نباشد، غیر دینی است.

بنابراین بین تعلیم و تعلّم که واجب است با خود علم که دینی باشد یا نه، فرق است، پس علمی که موضوعش فعل انسان است، حکمش روشن شد. تعلیم و تعلّم برخی از امور؛ مثل زبان و امثال زبان حکمش روشن شد که هیچ‌کدام از اینها ذاتاً دینی نیستند؛ اما آن علمی که درباره خدا، أسمای خدا، اوصاف خدا، افعال خدا، آثار خدا بحث می‌کند، چنین علمی دینی است.

پس ما یک علم دینی داریم، یک تعلّم و تعلیم دینی داریم و یک فعل انسان که ممکن است دینی باشد، ممکن است غیر دینی؛ اما آن علمی که موضوعش فعل خداست، آن حتماً دینی است. مستحضر هستید که در تقسیم علوم و تمایز علوم، گفتند علم‌ها تمایزشان با موضوعاتشان است، گرچه علم برای سلسله أغراض و اهداف سامان پذیرفت و یک سلسله اجزا و مسایل درونی دارد؛ اما آن نقطه محوری متمایز بین علوم، همان موضوعات است، زیرا أغراض و اهداف، اینها مترتّب بر خود آن علم هستند، خود علم مجموعه موضوعات و مسایل است.

مسئله به سه عنصر معهود تقسیم می‌شود: موضوع دارد و محمول دارد و نسبت، بنا بر اینکه نسبت، یک عنصر سوم باشد. مستحضر هستید همان‌طوری که اهداف و أغراض فرع بر خود مسایل‌ و مترتّب بر مسایل‌ هستند، محمول قضیه و عرَض اینها هم مؤخّر از موضوع‌ هستند، همتای موضوع نیستند، بعد از موضوع هستند و لازم موضوع هستند. پس محمولات و مقصوداتی که مترتّب بر موضوع علم است، آن هم نمی‌تواند حرف اساسی را بزند، چه اینکه نسبت بین موضوع و محمول هم از آن جهت که معنای حرفی است، نمی‌تواند عنصر محوری داشته باشد.

پس اساس علوم تجربی موضوع آنهاست و موضوع علوم تجربی فعل خداست، هر علمی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و علم تجربی است، این مخلوق خداست؛ یا مربوط به زمین است و موجودات زمینی، یا مربوط به فضاست و موجودات فضایی یا مربوط به قلندر است، موضوعات مربوط به آسمان و نظام سپهری. نظام سپهری زمین و همچنین آنچه که در زمین است، همه فعل خداست، شناخت فعل خدا، نمی‌تواند غیر دینی باشد، حتماً دینی است.

بنابراین اگر خواستیم تحلیل کنیم، ببینیم که تمایز علوم به چیست؟ تمایز علوم به أغراض و اهداف نیست، چون أغراض و اهداف فرع بر مسایل هستند. مسئله هم سه عنصر دارد: موضوع دارد و محمول دارد و نسبت و ربط؛ ربط تابع طرفین است، پس آن نمی‌تواند حرف اصیل را داشته باشد. محمول قضیه هم عرَض موضوع قضیه است، آن هم نمی‌تواند یک حقیقت جدایی داشته باشد، چون آن تکیه‌گاهش به موضوع است، اساس این تمایز علوم به موضوعات است که این وقتی صریح و رابط را خوب بررسی کنیم، می‌بینیم که عنصر اصلی این مسایل موضوع است و اگر موضوع این علوم فعل خدا بود؛ مثل زمین و موجودات زمینی؛ مثل آسمان و موجودات آسمانی؛ مثل فضا و موجودات فضایی و سایر آنها این جز علم دینی، علم دیگری نخواهد بود، چون بحث درباره فعل خداست و فعل خدا غیر دینی نخواهد بود.

مرحوم علامه طباطبایی(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَی‏ عَلَیْه) در صدر و ذیل تفسیر گران‌سنگ المیزان سعی کردند، افعال الهی را خوب تبیین کنند، چه اینکه سعی کردند، أسمای الهی را تبیین کنند؛ اما آن‌جا که موضوع علم، فعل انسان است، حکم دیگری دارد. بنابراین هنر حکم دیگری دارد، بررسی موضوعی که فعل خداست، حکم دیگری دارد.

خلاصه بحث این است که تمایز علوم به تمایز اغراض نخواهد بود، زیرا أغراض فرع بر خود مسایل‌ هستند. مسایل را تحلیل می‌کنیم، سه عنصر دارند که دو تای آن تقریباً اصیل‌ هستند، یکی از آن فرع؛ موضوع دارد و محمول دارد و نسبت؛ نسبت تابع طرفین است، محمول قضیه از أعراض و اوصاف موضوع قضیه است؛ تابع موضوع قضیه است. در اصل حدوث و همچنین در بقا، تابع موضوع قضیه است. حرف اصلی را در قضایای علمی، موضوع قضیه می‌زند. رهبری محمول به عهده موضوع است، تثبیت محمول به عهده موضوع است، حفظ و حدود و صغور محمول، به عهده موضوع است. بنابراین نه أغراض باعث تمایز علوم هستند، نه محمولات باعث تمایز علوم هستند، نه سنخی از مسایل علوم باعث تمایز علوم است نه نسبت‌ها، بلکه تنها محور اصلی تمایز علوم موضوعات است و موضوعات علومی که دانشگاه عزیز ما سرگرم آنهاست؛ یعنی علوم تجربی فعل خداست، بررسی فعل خدا نمی‌تواند دینی نباشد، این علم دینی است، گذشته از اینکه تعلیمش دینی است، تعلّمش دینی است، خود این علم دینی است.

امیدواریم ذات أقدس الهی به همه محققان و پژوهشگران که در راستای تحقیقات علامه طباطبایی(رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَی‏ عَلَیْه) تلاش و کوشش کرده و می‌کنند، سعادت دنیا و آخرت مرحمت بکند، نظام ما و رهبر ما و مراجع ما و دولت و ملت و مملکت ما و حوزه و دانشگاه ما را در سایه لطف امام زمان(أَرْوَاحَنَا فِداه)، همچنان معزّز و محترم نگه بدارد!

«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه»